کتاب هنگامی که نیچه گریست
دانلود کتاب هنگامی که نیچه گریست یک رمان تاریخی با پیش زمینه ای فلسفی است که اروین د. یالوم آن را نوشته است.
این کتاب ماجرای درمان ناامید نیچه توسط دکتر یوزف بروئر است.
دکتر یوزف بروئر پزشک معروف و مشهور وینی است که نامه ای از طرف لو سالومه دریافت می کند که در آن نوشته شده است آینده فلسفه آلمان در خطر است.
لو سالومه، معشوقه فیلسوف بزرگ، نیچه است که فکر می کند نیچه در پی خودکشی است و به کمک بروئر برای درمان او نیاز دارد. اما این تازه شروع داستان است…
در مورد کتاب هنگامی که نیچه گریست باید اشاره کرد که شخصیت های داستان کاملا واقعی هستند:
فریدریش ویلهلم نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی 1844 – 1900
یوزف بروئر، از جمله بهترین پزشکان اتریش که با کمک فروید روش روانکاوی با صحبت را توسعه داد.
زیگموند فروید، عصبشناس اتریشی است که پدر علم روانکاوی شناخته میشود.
لو آندرئاس سالومه، دختر یک ژنرال روس بود که بیشتر به دلیل عشق نیچه به او شناخته می شود.
برتا پاپنهایم، یکی از افراد پیشگام در مددکاری اجتماعی
…
با وجود اینکه شخصیت ها در این کتاب واقعی هستند اما خود داستان صرفا تخیلات نویسنده است.
هسته اصلی کتاب ملاقات نیچه و بروئر است در صورتی که در واقعیت این دو هیچگاه همدیگر را ندیده اند.
درباره کتاب هنگامی که نیچه گریست
اولین سوالی که ممکن است در مواجهه با این کتاب پیش بیاد در مورد اسم خود کتاب است. اینکه آیا واقعا قراره در این کتاب نیچه گریه کند؟ ( جواب این سوال را نمی دهم تا خودتان با خواندن کتاب به آن پی ببرید.)
داستان کتاب با نامه لوسالومه و سپس ملاقات او با بروئر شروع می شود که بسیار جذاب و خواندنی است. توصیف های نویسنده و توجه به جزئیات بی نظیر است.
وقتی کتاب را می خواندم از شروع فوق العاده کتاب بی نهایت لذت بردم ولی با خودم فکر کردم شاید ادامه کتاب اینقد عالی نباشد. کمتر کتابی هست که عالی شروع شود و در تمام طول کتاب عالی باقی بماند. اما هنگامی که نیچه گریست دقیقا این چنین کتابی است. در سراسر کتاب داستان اوج می گیرد و ماجراها زیباتر، هیجانی تر و فلسفی تر می شوند. پایین کتاب هم به اعتقاد من اوج کتاب است و از این بهتر نمی توانست باشد.
علاوه بر گفت و گو های نیچه و بروئر که خیلی خوب هستند گفت و گو های فروید و بروئر نیز بسیار خواندنی هستند.
هرچند که این کتاب داستانی فلسفی، هیجان انگیز، معمایی و سرشار از گفت و گو های بی نظیر است اما در حقیقت اتفاق نیفتاده است و این به نظرم بخش غم انگیز کتاب است.
اما نکاتی در مورد ترجمه کتاب. از نظر ترجمه، این کتاب بسیار خوب و روان بود و به نظر من هیچ مشکلی نداشت. اما از نظر نگارشی، در قسمت های مختلف کتاب غلط های املایی به چشم می خورد. البته که چیز مهمی نیست این غلط ها اما از کتابی به این خوبی که به چاپ چهارم هم رسیده انتظار می رود که بی نقص باشد.
در آخر کتاب هم یادداشت های نویسنده و پرسش و پاسخ با او وجود دارد.
قسمت هایی از کتاب
ارسال این همه اطلاعات به مغز، آن هم از روزنه سه میلیمتری وسط عنبیه، چه رنج بی پایانی!
آنگاه اشاره به شقیقه کرد و افزود: اینجا باردار است. باردار کتاب، کتاب هایی که شکل گرفته اند. کتاب هایی که می توانم به زودی بزایم. گاهی تصور می کنم که سردردهایم، ناشی از زاییدن مغزی است.
انتخابی را تحسین می کنم که انسان را به بیشتر از آنچه باید باشد، تبدیل کند.
بدترین مصیبت، امید است، چون عذاب را طولانی می کند.
هر انسانی، مالک مرگ خود است و می تواند به روش دلخواه عمل کند. شاید… و تنها شاید… بتوان حق زندگی کردن را از هر انسانی گرفت، ولی حق مردن را در هیچ شرایطی نمی توان سلب کرد.
پاداش انتهایی مرده، این است که دیگر نخواهد مرد.
درست به همان ترتیب که پوست، اجزایی چون استخوان، عضله، روده و رگ خونی را از گستره دید انسانی پنهان نگه می دارد، خودبینی و غرور نیز بی قراری و هیجان روح را می پوشاند و همچون پوستی بر روح آدمی کشیده شده است.
در برابر هر زن زیبا، مرد بدبختی هم حضور دارد که از حضور در کنار او خسته شده!
ناامیدی هزینه ای است که هر فرد به منظور خودآگاهی باید بپردازد.
دیگر قسمت هایی از کتاب هنگامی که نیچه گریست
قله یعنی نقطه اوج در صعود زندگی. ولی اشکال قله ها این است که انسان را به سراشیبی نزدیک می کند.
پس از بیست سال نادانی، در حال حاضر می دانم که هراس، حاصل تاریکی نیست، بلکه هراسها همچون ستارگان، همیشه حضور دارند، ولی در درخشندگی روز، محو می شوند…
افرادی که آرامش و شادی روح را آرزو دارند، ایمان می آورند و سرنوشت را با اشتیاق می پذیرند. و افرادی که به دنبال حقیقت می روند و در نتیجه باید از آرامش ذهن دور شوند و زندگی را وقف مطرح کردن پرسشها کنند.
آزمون زندگی، نتیجه صحیح ندارد.